می‌فکن بر صف رندان نظری بهتر از این --- بر در میکده می کن گذری بهتر از این در حق من لبت این لطف که می‌فرماید --- سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید --- گو در این کار بفرما نظری بهتر از این ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق --- برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این دل بدان رود گرامی چه کنم گر ندهم --- مادر دهر ندارد پسری بهتر از این من چو گویم که قدح نوش و لب ساقی بوس --- بشنو از من که نگوید دگری بهتر از این کلک حافظ شکرین میوه نباتیست به چین --- که در این باغ نبینی ثمری بهتر از این